محل تبلیغات شما

امروز مامان وبابا دارن از سفر برمیگردن فعلا فرودگاه هستن

مامان اینقدر هول بود که ساعت پرواز را ندیده بود وفک کرده بود ساعت دو بعدازظهره که ازقضا ساعت 4 هستش

بازم خوبه که از پرواز جا نمونده بنده خداها الان چند ساعته که تو فرودگاه معطل شدن

دارم ثانیه شماری میکنم که ببینمشون چقدر لحظات دیر میگذره

امشب خونه داداشی افطار دعوتیم وفردا شب همشون خونه ما دعوتن

ازدوسه روز پیش در تدارک افطاری هستم دلم برای دیدن مامان وبابا یه ذره شده

خدا کنه این لحظات زودتر بگذره وتموم بشه وبسلامتی برسن

پ ن

خداسفر همه مسافران را بیخطر کنه وهمه پدرومادرها را سلامت در پناه خودش حفظ کنه

مامانممممممم!

ای که وجودم زوجودت بوجود آمده کاش همیشه همنفسم باشی !

بالاخره انتظار بسر اومد...

اندرحکایت این روزهای ما...

وبازهم شروع دلتنگی...

مامان ,کنه ,ساعت ,لحظات ,فرودگاه ,خونه ,مامان وبابا ,کنه این ,این لحظات ,خدا کنه ,ذره شده

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

George's life dognontbasys فروشگاه فایل 5 #کتاب ؛ یار خوش بیان Effie's life sundcalritu Ida's notes دعا نماز ذکر سنگهای قیمتی حکاکی بر سنگها پاییز من عــــــلوم سیـــــــاسی